“پول پس انداز کن”، اگر کسی امروز این حرف را بزند یعنی قانون جدید پول را نمیداند.
در این مقاله میخواهیم قانون جدید پول و سرمایه گذاری را بررسی کنیم؛ وقتی میگوییم “قانون” یعنی اگر از آن پیروی نکنید مجازات میشوید و این مجازات باعث میشود روز به روز به فقر مالی نزدیک شوید.
به معنای کلمه Currency دقت کنید، Currency به معنای ارز و هم خانواده کلمه Current به معنای جاری است. یعنی شما باید اسکناس خود را به سرعت از یک دارایی به یک دارایی دیگر تبدیل کنید؛ باید پولتان دائم در حرکت باشد.
میخواهیم بدانیم قانون جدید پول چیست و چطور میتوانیم آن را رعایت کنیم! احتمالاً شما با مفهوم تورم آشنا هستید؛ اما در یک جمله، تورم پدیده ایست که پولتان را نابود میکند، مثل یک قارچ وحشی در کیف پولتان رشد و پول های شما را تجزیه میکند.
رابرت کیوساکی، نویسنده‌ی کتاب معروف “پدر پولدار، پدر بی‌پول”، به شدت مخالف نگهداری پول در بانک یا پس‌اندازهای سنتی است. او به ایده جریان مداوم پول برای افزایش ثروت باور دارد. او میگوید:
پول برای تولید ثروت باید به‌طور مداوم در گردش باشد. پول را راکد نگه داشتن مانند نگهداری آب است، خیلی زود می‌گندد.
شما باید قبل از این که پول به دستتان برسد برایش برنامه داشته باشید، سرعت تغییر ارزش بازارها انقدر بالاست که اگر بخواهید تازه بعد از به دست آوردن پول، بازارها را رصد کنید، میزان زیادی از سودهایی را که در انتظارتان بوده، از دست میدهید.
سوالی که ابتدای کار به ذهن همه‌ی ما میرسد. پاسخ، بستگی به چند عامل دارد:
بدترین جایی که میتوان پول را نگه داشت، بانک است! در بانک هیچ پیشرفت مالی ای وجود ندارد. حتی با نرخ سود بالا. شما تصور کنید در بانک 1میلیارد تومان پول گذاشتید و بانک قرار است در بهترین حالت به شما سود 25% بدهد، با یک ضرب و تقسیم ساده متوجه میشویم که سالیانه به شما 250 میلیون تومان و ماهیانه 20،833،000 تومان بر میگردد؛ به این ترتیب 48 ماه طول میکشد تا شما به اصل پولی که در بانک گذاشتید برسید. حالا اگر تورم هر سال در کشور ایران، 35.5% باشد عملا شما هر سال 10.5% از ارزش پولتان کم میشود. یعنی بعد از 4 سال شما به 1 میلیارد میرسید اما با حساب قارچ تورم در کیف پولتان، شما درواقع 641،641،000 تومان دارید یعنی سالانه حدود 90 میلیون تومان ضرر کرده اید.
جای دیگری که نباید سرمایه گذاری کنید بازارهای بی ثبات است؛ بهتر بگویم، بازار هایی که هر چقدر هم مباحث مالی را بلد باشید، نمیتوانید از علت های سود و زیان آن سر در بیاورید. مثلا بازارهای محلی و کوچک یا بازار های دولتی این ویژگی ها را دارد، ممکن است به دلیل یه تصمیم سیاسی، اتفاقات خیلی عجیبی رخ دهد. زمانی هم هست بازار، باثبات است اما چون شما شخصاً نمیتوانید از بالا و پایین رفتن آن سر در بیاورید، یعنی علم کافی برای ورود به آن را ندارید، برای شما بازار بی ثبات به حساب می آید و نباید پولتان را وارد آن کنید. مثلاً بازار ارزهای دیجیتال خیلی از سرمایه گذارانش را به همین دلیل ورشکست کرد.
جای بعدی که نباید در آن سرمایه گذاری کرد، بازارهایی است که بر محور شانس حرکت میکنند، مفاهیمی مانند رشد پول، سرمایه گذاری، تبدیل دارایی و همه چیز هایی که درمورد آن صحبت میکنیم، نیاز به استراتژی دارند؛ باید نقشه راه داشته باشید. شانسی در کار نیست که بخواهید روی آن حساب کنید. اتفاقاً همواره بدشانسی است که قدم به قدم شما را تعقیب میکند. پس بهتر است هیچ توپی را در زمین شانس نیندازید چون همیشه گل میخورید. دلیل اصلی ورود افراد، خصوصاً شما جوان تر ها به بازارهای شانسی، عجول بودن است. پول موجودی با شعور است، هرجا امنیت باشد جا خوش کرده و تولید مثل میکند. اگر خوب دقت کنید، غرب همواره در خاور میانه نا امنی و جنگ ایجاد میکند تا کشور های درون آن نتوانند با انبوه پول نفت و صادرات تمدن سازی کنند؛ پول هم وقتی بوی جنگ و نا امنی به مشامش می رسد به سمت غرب کره‌ی زمین کوچ میکند!
اگر اسم کتاب اثر مرکب را شنیده اید و هنوز به موفقیت نرسیدید، مقاله نقد و بررسی کتاب اثر مرکب را در وبسایت فرد بهتر بخوانید!
فرض کنید شما در بهترین بازار و روی درست ترین سوژه‌ی ممکن سرمایه گذاری کرده اید. ورودی سیستم مالی شما بسیار مطلوب است و لزومی ندارد آن را بهبود دهید. میخواهیم خروجی این سیستم را بررسی کنیم.
دوستی داشتم در زمان دبیرستان. پدرش هفتگی (پول تو جیبی) خیلی زیادی به او میداد. چیزی حدود 700 هزار تومان. این درحالی بود که هفتگی من 30 هزار تومان بود و ساندویچ فلافل ساده، 6 هزار تومان بود! وقتی آخر ماه میخواستیم یک رستوران نسبتاً با کلاسی برویم و یک غذای 60 هزار تومانی بخوریم، پول نداشت. علت آن چه بود؟
برنامه نداشتن برای خرج ها میتواند ما را به این روز دچار کند که شما تقریبا 3 برابر میانگین جامعه پول در بیاورید، اما در هرم ثروت نتوانید از قاعده‌ی آن بالا تر بیایید. باید با یک مسیر درست پیشرفت مالی ایجاد کنید.
مورد دیگر وجود فاکتورهایی است که خرج بی نتیجه برای شما ایجاد میکنند. برای مثال وجود روابط غیررسمی، خصوصاً در نسلZ جامعه، بسیار خرج تراش تر از نسل های دیگر شده است و همین یکی از موانعی است که این نسل خیلی دیر تر از نسل های قبلی خود ممکن است به استقلال مالی برسد.
اگر در برهه ای هستید که فکر میکنید وقت پیشرفت مالی فرا رسیده، علاوه بر این که باید ورودی سیستم مالی تان را افزایش دهید، باید خروجی سیستم را تا حد ممکن محدود کنید.
پیشنهاد میکنم این چند سوال را از خود بپرسید و با فکر به آن ها پاسخ دهید:
اگر هنوز هیچ کتابی برای درک قوانین جدید پول نخوانده اید، میتوانید با کتاب پدر پولدار، پدر بی پول شروع کنید.
در سایت کتابراه نظرات کسانی که کتاب را مطالعه کرده اند، بخوانید!
اون قسمتی که حساب و کتاب کردید و تورم رو عیناً محاسبه کردید واقعا شوک شدم
پاسخ از ادمین
اگر بر اساس آمار و ارقام جلو بریم خیلی بهتر میتونیم تصمیم بگیریم.
